گریه

 

 

می شه وقتی یه چیزی می خوام زود بهم بدید؟؟ 

آخه زشته مردم من و اینجوری ببینند 

 

راستی امروز سالگرد ازدواج مامان و بابا است 

مبارکه 

به پای هم پیر شید

چشم

 

 

این هم چشمهای زیبام 

 

دل درد

 

 

تا ساعت سه شب بیدار بودم آخه بابا جون دلم درد می کرد 

نمی شد این قطره که الان بهم دادید و باعث شد اینجوری راحت بخوابم رو زود تر می دادید  

چه جوری دیگه باید بهتون بگم 

من که این همه جیغ و داد کردم 

از دست شما مامان و بابا (شوخی کردم) 

دوستتون دارم

من و دکتر محتشمی

 

 

اینجا شش روزمه ، اولین باری بود که دکترم رو دیدم . دکتر محتشمی 

البته اولین بار هم بود که ترافیک و دود و هوای آلوده رو تجربه کردم 

خدا به دادم برسه با این همه دود 

شب اول

سلام   

 

 

 

 

  

این عکس اولین شبی یه که سپهر خان تشریف آوردند به این دنیا و اولین خواب شبانه شون رو پیش مامان جونشون سپری کردند است

این منم

 

  

 

خدا وکیلی کودک به این زیبایی دیده بودید؟؟؟

...

تولدت مبارک

 

 

هر کودکی با این پیام به دنیای می آید که خداوند هنوز از انسان ناامید نیست 

 

سلام

اسم من سپهر است، ساعت 9:30 صبح روز چهارشنبه 2/2/88 توی بیمارستان لاله از یک دنیای پر از آرمش و آسایش پا به زمین گذشتم این هم اولین عکسم اه.

البته بگم حالا تا وقتی که برم مدرسه و خوندن و نوشتن زمینی ها رو یاد بگیرم قراره خاله بزرگم به جای من بنویسه و یک دستی به وبلاگم بکشه.

ولی قول می دهم خیلی زود خودم اینجا رو آپدیت کنم. 

تا بعد